تاریخچه کنپو آمریکایی
تاریخچه کنپو آمریکایی با پایه ریزی با ادموند پارکر آمریکایی آغاز شد، سه رویداد مهم همیشه در توسعه تقریباً هر سبک کنپو/کمپو که امروزه انجام میشود ذکر میشود.
1) بودیدهارما کونگ فو را به معبد شائولین در چین، می آورد.
2) راهب شائولین به نام بوساتسو از چین گریخت و در حدود سال 1235 به کوماموتو ژاپن رسید و کونگ فو را به قبیله یوشیدا آموزش داد.
3) جیمز ماسایوشی میتوزه در سال 1936 پس از آموختن کوشو ریو کمپو از پدربزرگش سوکوهی یوشیدا، از ژاپن به زادگاهش در هاوایی بازگشت.
این سه رویداد برای داستان کنپو آمریکایی و همه سبکهای خارج از تیراندازی شاگردان جیمز ام. میتوز بسیار مهم هستند. متأسفانه، همانطور که خواهیم دید، هیچ یک از آن ها درست نیست!
توجه: اصطلاحات کنپو و کمپو بسته به اینکه افراد چگونه آن را در نوشتههای مختلف خود بازنمایی کنند، به جای یکدیگر استفاده میشوند. املا به هیچ وجه معنی را تغییر نمی دهد
چهره های متعدد کنپو آمریکایی
همین داستان توسط اکثر مورخان خودخوانده کنپو آمریکایی (کاراته) و همه “عموزاده های” آن نقل شده است:
Kosho Ryu Kempo Kosho Shorei Ryu Kempo Koga Ha Kosho-shorei Ryu Kempo Chinese Kara-ho Kempo Karate Shaolin Kempo Karate Shaolin American Kempo American Shaolin Kenpo American Kenpo Karate White Tiger Kenpo Karate Kajukenbo Go Shin Jitsu and the list goes on and on…
بیایید با جیمز میتوز شروع کنیم
images-3 همانطور که داستان پیش میرود، در سال 1921، جیمز ماسایوشی میتوز در سن پنج سالگی (بعضیها میگویند سه ساله)، از زادگاهش در هاوایی به کیوشو، ژاپن فرستاده شد تا در هنر رزمی جدش آموزش ببیند. برخی از نسخه های داستان می گویند که این آموزش توسط عمویش، یک استاد کمپو به نام چوکی موتوبو، انجام شده است، در حالی که برخی دیگر می گویند که او توسط پدربزرگ مادری اش، سوکوهی یوشیدا، آموزش داده شده است. او به مدت پانزده سال به مطالعه این هنر پرداخت که گفته میشود از نوادگان اصلی چوان فا است. پس از اتمام دوره آموزشی خود در ژاپن، میتوزه در سال 1936 به هاوایی بازگشت و خود را بیست و یکمین استاد بزرگ سیستم کوشو ریو کمپو معرفی کرد.
[نکته جانبی: به نظر من رسیدن به عنوان استاد بزرگ تنها در 15 سال یک شاهکار فوق العاده است. اما چه مدت طول می کشد تا به یک هنر رزمی که وجود ندارد تسلط یابد؟]
جیمز میتوز در تمام تاریخ کنپوی آمریکایی یک شخصیت واقعاً معمایی باقی می ماند. تکنیک هایی که میتوز در کتاب خود نشان می دهد، شباهت چندانی با تکنیک های جوجوتسو ژاپنی ندارد. حتی سیستمهای کمپوی ژاپنی، در حالی که تحت تأثیر چوان فای چینی بودند، هنوز عمدتاً سیستمهای جوجوتسو بودند. میتوزه در ابتدای کتاب خود می نویسد: «استادان کنپو و همچنین استادان واقعی جیو جیتسو، هنرهای خود را به ترتیب اهمیت به این صورت شماره گذاری می کنند: 1. مشت زدن 2. ضربه زدن 3. لگد زدن 4. پرتاب و قفل کردن. ” این کاملاً با تمام سیستم های جوجوتسو ژاپنی مخالف است. تمام سیستمهای سنتی ژاپنی جوجوتسو اهمیت بسیار بیشتری به پرتاب و قفل کردن مفاصل نسبت به مشت زدن، ضربه زدن یا لگد میدهند. ایتوزه در سال 1942 باشگاه «دفاع از خود رسمی» را در هونولولو افتتاح کرد. در اینجا بود که او نهایتاً شش نفر را ارتقا داد. شاگردانش به کمربند مشکی (وضعیت مربی)؛ توماس یانگ، ویلیام چاو، ادموند هاو، آرتور کیاو، جیرو نارامورا، و پل یاماگوچی. زمانی که جیمز میتوز به منظور پیگیری «مطالعات مذهبی» تدریس را متوقف کرد، دوجوی هاوایی خود را به دست توماس یانگ واگذار کرد.
عوامل متعددی وجود دارد که به نظر میرسد میتوز اصلاً کمپو ژاپنی را یاد نگرفته است – بلکه کاراته اوکیناوا را یاد گرفته است. اولاً، سیستمهای کمپوی ژاپنی که دارای تبار مستند هستند، از اینکه مستقیماً از معبد شائولین و کونگ فو چینی فرود آمدهاند، کار مهمی نمیکنند. از سوی دیگر، سیستم های کاراته اوکیناوا چنین ادعایی را دارند.
همچنین، میتوسه بر اهمیت آموزش ماکیوارا برای مشت و لگد تاکید کرد. ضربات و لگدهایی که بر روی ماکیوارا (تخته ای پیچیده شده با پارچه یا طناب) انجام می شود، در ابتدای کتاب میتوز نشان داده شده است. سیستم های اوکیناوا در استفاده از Makiwara منحصر به فرد هستند – سیستم های ژاپنی از آن استفاده نمی کردند.
این امکان وجود دارد که میتوز هرگز به ژاپن نرفت. اگر چنین بود، پس زمانی که چوکی موتوبو (مردی که میتوز ادعا میکرد عمویش است) در سال 1932 به هاوایی میرسید. کاراته به هاوایی موتوبو در حین دیدارش بازداشت شد، اما موتسو و هیگائونا برای مدتی تدریس کردند. به نظر کاملا محتمل به نظر می رسد که اگر میتوز در واقع سال ها در ژاپن زندگی نمی کرد، می توانست در عوض با هیگائونا و موتسو در هاوایی تمرین کند. به نظر می رسد که موتسو حداقل با Motobu تمرین کرده است. این ارتباطات می تواند اشاره میتوز به موتوبو به عنوان «استاد بزرگ» را در کتابش توضیح دهد.
کتاب جیمز میتوز را میتوان به طور کامل (به عبارت دیگر سرقت ادبی) از کتابهای موتوبو و موتسو که یک دهه یا بیشتر قبل از کتاب میتوزه منتشر کردند، تکثیر کرد. در تمام تصاویر کتاب میتوز در مورد ضربه زدن و لگد زدن به ماکیوارا، می بینیم که او دقیقاً در حال بازتولید تصاویر موتوبو موجود در کتابش است. و تقریباً هر تکنیکی که میتوز در کتابش نشان می دهد را می توان در کتاب موتسو نیز یافت. کتاب موتسو به طور گستردهای به عنوان مرجع قطعی کاراته کلاسیک اوکیناوا در نظر گرفته میشود – از چندین جهت کاملتر از کتابهای فوناکوشی.
چرخش غم انگیز وقایع کنپو
در نهایت، در عجیب ترین پیچ و تاب کل داستان (و بزرگترین لکه روی تاریخ کنپو آمریکایی)، میتوز در نهایت به دلیل قتل، اقدام به قتل، توطئه برای ارتکاب قتل، کلاهبرداری، سرقت بزرگ و چندین اتهام دیگر به زندان فرستاده شد. از کلاهبرداری چند نفر از صدها هزار دلار. گویا او علاوه بر قاتل بودن، دروغگو، کلاهبردار و دزد بوده است. آیا پس از دروغ هایی که او در مورد تمرینات رزمی خود گفت، باورش اینقدر سخت است؟ با این حال، تقریباً همه کسانی که با کنپو آمریکایی، و همه شاخههای میتوز امروزی مرتبط هستند، هنوز او را در وضعیتی تقریباً «خداگونه» میدانند و به هر آنچه او درباره گذشتهاش و آموزش هنرهای رزمیاش گفته و نوشته است، باور دارند. این غم انگیز است، به خصوص با توجه به همه واقعیت ها.
این همه یک فریب پیچیده بود. جیمز میتوز کنپو ژاپنی را همانطور که ادعا می کرد یاد نگرفت. در جایی (هنوز نمی دانیم کجا) او کاراته اوکیناوا را یاد گرفت و تدریس کرد. اینکه آیا او این هنر را از Mutsu، Higaonna و Miyashiro آموخته است یا اینکه آیا او به سادگی از کتابهای Mutsu و/یا Motobu آموخته است، ناشناخته باقی مانده است. اما بر اساس شواهد، کاملاً مسلم است که هنرهای رزمی جیمز میتوز، و پایههای کنپو آمریکایی، منشأ صرفاً اوکیناوا بوده است.
بسیاری از افراد ویلیام چاو را مسئول بیشترین نمایش کمپو برای عموم مردم می دانند. ویلیام K.S. چاو برای چندین سال “کمپو” را زیر نظر میتوز مطالعه کرد و قبلاً (به گفته چاو) هنر خانوادگی خود در کونگ فو را از پدرش “راهب واقعی شائولین” آموخته بود. ظاهراً چاو، مانند بسیاری از استادان کمپو قبل و بعد از خود، هنرهای کوشو ریو کمپو و خانوادهاش کونگ فو را متحد کرد تا هنر جدیدی را شکل دهند که در نهایت به کاراته کارا هو کمپو چینی میگویند. در سال 1949، چاو تعدادی از دانشآموزان را به آموزههای خود جذب کرد و یک دوجو برای خود در YMCA محلی افتتاح کرد. چاو برای ایجاد تغییری متمایز از کمپوی میتوز، هنر خود را کنپو کاراته (رومیسازی رسمی شخصیت) نامید. در طول چند دهه بعد، چاو نوآوری های زیادی در سیستم انجام داد، از جمله استفاده از تکنیک های دایره ای کونگ فو و همچنین کاتاها یا فرم های مختلف.
هیچ کس مخالفت نمی کند که ویلیام چاو معلم بزرگی بود. متأسفانه، به نظر می رسد که آقای چاو نیز تعدادی اسکلت در کمد خود دارد. در مورد تمرین هنرهای رزمی ویلیام چاو قبل از مطالعه کنپو از جیمز میتوز بحث هایی وجود داشته است. برخی منابع می گویند که پدر ویلیام چاو نه تنها یک راهب شائولین نبود، بلکه هیچ کونگ فوی هم نمی دانست. دیگران نیز بیان می کنند که آقای چاو قبل از تمرین در کوشو-ریو کمپو هیچ تجربه هنرهای رزمی نداشت، اما تنها پس از شروع کمپو در سایر هنرها به طور گسترده آموزش دید. یکی از نمونههای آن را میتوان زمانی مشاهده کرد که ویلیام چاو یکی از برادران خود را برای یادگیری دانزان ریو جوجیتسو به منظور گسترش هنر خانوادگی فرستاد. گروهی دیگر بیان میکنند که در حالی که پدر ویلیام چاو راهب شائولین نبود، «برخی» کونگ فو را میشناخت که به پسرش یاد میداد.
سرانجام به قلب کنپو آمریکایی، اد پارکر می رسیم…
کنپو آمریکایی متولد شد
یکی از شناخته شده ترین شاگردان چاو یک بومی هاوایی به نام ادموند پارکر بود. اد پارکر یکی از مهمترین چهرههای داستان کنونی کمپو مدرن بود. در سال 1954، اد پارکر کمربند سیاه خود را در کنپو چینی به دست آورد (این همان چیزی است که ویلیام چاو در آن زمان هنر خود را نام می برد). آقای پارکر به سرزمین اصلی نقل مکان کرد و یک دوجو در منطقه هالیوود افتتاح کرد و به او اجازه داد هنر خود را به افرادی مانند الویس پریسلی و استیو مک کوئین آموزش دهد. در سال 1964، زمانی که اولین تورنمنت خود را برگزار کرد، از قبل برای عموم مردم آمریکا شناخته شده بود. اد پارکر تکنیک های کارا هو کمپو را بیشتر اصلاح و تعریف کرد تا اینکه سیستم کنپو کاراته آمریکایی خود را کامل کرد
منبع
https://ensomartialarts.com/karate/american-kenpo-history/